حسین حدیدی؛ مصطفی جوانرودی
چکیده
روابط متقابل تاریخی، سیاسی و ادبی اعراب و ایرانیان، بسیار کهن و ریشهدار است. این روابط فراتر از دوران فتح اسلامی ایران است، زمانی که تمدن پارسی نفوذ سیاسی برجسته ای بر قبایل عرب در جزیرة العرب و بهویژه شهر "حیره" و تأثیر ادبی بر شاعرانی همچون "الأعشی" و "عدی بن زید العبادی" و دیگران داشت.پس از ظهور اسلام، ارتباط ایرانیان و عربها بیش ...
بیشتر
روابط متقابل تاریخی، سیاسی و ادبی اعراب و ایرانیان، بسیار کهن و ریشهدار است. این روابط فراتر از دوران فتح اسلامی ایران است، زمانی که تمدن پارسی نفوذ سیاسی برجسته ای بر قبایل عرب در جزیرة العرب و بهویژه شهر "حیره" و تأثیر ادبی بر شاعرانی همچون "الأعشی" و "عدی بن زید العبادی" و دیگران داشت.پس از ظهور اسلام، ارتباط ایرانیان و عربها بیش از پیش گسترده شد، آنچنان که آشنایی با قرآن زمینهساز تاثیرپذیری ایرانیان از زبان و علوم مختلف عربی و اسلامی گردید. علاقهی بسیار به اسلام سبب شد تا ایرانیان توجه ویژهای به متون دینی عربی داشته باشند که در این میان "قرآن"، "احادیث نبوی شریف"، "نهج البلاغه" و "صحیفهی سجادیه" شایستهی ذکرند. از آنجا که علم بدیع، بر زیبایی کلام تکیه دارد و ایرانیان نیز میل ذاتی به آراستگی و زیبایی دارند، شاعران و ادیبانی که تمایل کمتری به قواعد پیچیدهی صرف و نحو عربی داشتند، مجالی یافتند تا در علم بدیع که تداخل کمتری با صرف و نحو داشت، طبع آزمایی کرده و از متون دینی عربی تأثیر پذیرند. کشف لایه های درهمتنیده و بینامتنیت این متون در رسیدن به درک نوینی از آثار ادبی بسیار مفید است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و در آن برای جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای استفاده شده است و در پی پاسخ به این سؤالات میباشد: که عوامل تأثیرپذیری ادب فارسی از علم بدیع عربی کدام است؟ و کیفیت تأثیرگذاری متون دینی عربی و جلوههای آن در ادب فارسی چگونه است؟ اشتیاق به فراگیری قرآن